محور اصلی بحث در این مجموعه بررسی قیام مقدس (سید حسنی)ونهضت اسلامی مردم مسلمان ایران زمین به رهبری آن سید بزرگوار پیش از ظهور مبارک حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)از دیدگاه روایات اسلامی واخبار وارده از معصومین(ع). موضوع قیام مقدس سید حسنی ونهضت خدا پسندانه او که مطابق بسیاری از روایات وارده اهل بیت (ع)اندکی پیش از ظهور قائم مقدس منتظر انجام خواهد گرفت گرچه یکی از علائم حتمیه ظهور موفورالسرور مهدی موعود (ع)است وبزرگان ما نیزاز دانشمندان واندیشمندان که از زمان ائمه معصومین (ع)تا به امروز پیرامون مسئله مهدویت در اسلام مطالب گرانبهائی را به رشته تحریر در آورده اند برای نهضت پر جوش وخروش سید حسنی اهمیت خاصی قائل شده اند ولی با وجود این یکی از مسائل پیچیده مربوط به علائم حتمی ظهور است که تا کنون همچنان در هاله ای از ابهام باقی مانده وهیچیک از تحلیل گران وپژوهشگرانی که بدنبال شناخت نسب واقعی آن بزرگوار بوده اند نتوانسته اند آن چنان باید وی را شناسانده وبه مردم معرفی نمایند.وبه همین جهت عده زیادی از محققان وصاحبنظران در تشخیص حقیقت این موضوع: که آیا این سید بزرگ وانقلابی حسنی است یا حسینی است؟وآیا معروف ومشهور به خراسانی است یا اهل خراسان؟دچار سر در گمی وسرگردانی گردیده وهریک از آنان اظهار نظرهای مختلف واحیانا"متضادی را ابراز داشته اندکه به برخی از آنها اشاره می کنم.*گروهی از صاحبنظران شیعه اظهار عقیده دارند :که این سید بزرگوار که پیش از ظهور حضرت ولی عصر (عجل الله) خواهد آمدواز سرزمین ایران اسلامی قیام خواهد کرد سید حسنی است.*برخی دیگر میگویند:که این سید عالی مقام همان سیدی است که قیامش متصل به قیام حضرت مهدی (ع)است.واوهمان خراسانی وبدون تردید سید حسینی است.*برخی از متاءخرین چنین عقیده دارند که این سید بزرگوار حسنی نیست بلکه سیدی حسینی است واو کسی است که رژیم شاهنشاهی را در ایران ساقط خواهد کرد.*گروهی دیگر هم از اهل سنت از صاحبنظران وپژوهشگران که روایات مربوط به خراسانی را از قرنها قبل مورد تحقیق وبررسی قرار داده اند اظهار عقیده کرده اند که آن سید بزرگ وبا شخصیتی که از طرف خراسان خروج خواهد کرد وپیشاپیش ظهور حضرت مهدی (ع) خواهد آمد سید حسینی است.البته روایاتی هم دراین زمینه از ائمه معصومین (ع)وجود دارد که آنها را به جای خود ذکر خواهم کرد.
علائم ظهور:علامات ظهور بر شش قسم است.*قسم اول: علائم حتمیه که البته خواه ناخواه باید واقع شود مانند خروج دجال وسفیانی وصیحه آسمانی واین هر سه علاماتی است که مقارن با ظهور خواهد بود.*قسم دوم: علائم معلقه وشرطیه که این علائم منوط ومشروط ومعلق است به اراده ومشیت الهی که اگر اراده خدا به آن تعلق گرفته باشد واقع میشودواگر خدا نخواهد واقع نخواهد شد وچه بسا میشود که به جهت حکمت ومصلحت ومقتضیات وموانعی که خداوند عالمیان میداند واقع نشود ویا بر اثر طاعات ودعاهای مردم رفع گردد ویا تغییر داده شود.*قسم سوم: علاماتی است که قبلا"ودر زمانهای گذشته تاکنون واقع شده وزمان آنها گذشته وآنها را علامات واقعه میگویند.*قسم چهارم:علاماتی است که هنوز واقع نشده وامید میرود که بعدهاواقع شود واینها را علامات غیر واقعه می گویند.*قسم پنجم: علاماتیست خاصه که این علانمات خاص ومختص به وجود پر برکت خود حضرت صاحب الامر (ع) است وکسی در این نشانه ها با آن حضرت شریک نیست وحضرتش به این وسیله میداند که خداوند اورا اذن واجازه ظهور داده است زیرا علم ظهور حضرت را کسی جز خدا نمیداند.*وقسم ششم: علاماتی است عامه که این علامات از برای عامه عوام وخاصه خواص ظاهر خواهد شد ودانستن آن اختصاص به حضرت ندارد.بلکه برای همه وعام مردم است وهر کس از عوام وخاص آنها را کم وبیش در طول مدت عمر خود اگر چه خیلی کوتاه است خواهد دید.اما علامات خاصه که مربوط ومختص به خود حضرت است . یکی پرچم وعلم آن حضرت است که پوشه آن بسته وخود بخود باز میشود،بپا می ایستدوعرض میکند: (یا ولی الله اقتل اعداءالله) ای ولی خدا دشمنان خدارا نابود کن.ودیگری شمشیر آن جناب است که در(غلاف)میباشد وچون خداوند بخواهد ظهور حضرتش را به وی اعلام کند فرمان میدهد که شمشیر به خودی خود از (غلاف)بیرون آمده وبه زبان فصیح وآشکار عرض میکند: (اخرج یا ولی الله)ای ولی خدا از پشت پرده غیب بیرون بیا وقیام کن.به راستی که خداوندعزوجل در صلب امام حسن عسگری (ع)نطفه ای ترکیب نموده پاک وپاکیزه که هر مؤمنی را که خداوند از اودر خصوص دوستی وولایت اهل بیت (ع)پیمان گرفته باشد از او راضی وخشنود است وهر منکری که از او دوری جوید به او کافر باشد. او امامی است پاک وپاکیزه ستوده خصال وهدایت کننده که به عدالت حکم میکند ومردم را به عدل ودادگری هدایت میکند.ودر گفتارش خدای تعالی را تصدیق میکند وخداوندهم گفتار اورا تصدیق میکند.وچون علائم ظهورو دلائل خروج برای او ظاهر گردد از (تهامه) یعنی از سرزمین حجاز ،خروج خواهد نمود.برای او در طالقان گنجهائی ذخیره است که نه ازطلاست ونه از نقره بلکه گروهی هستند از سواران شجاع ونیرومند که به سازوبرگ کامل جنگی مجهزند ومردانی هستند (نشانه دار) با اسم ورسم معروف ومشهورونام آور. که خداوند آنها را در شهرهای دوردست به شماره اصحاب بدر سیصدوسیزده تن به دور او جمع کند.وبا او نامه ایست مهرشده که در آن نامه شماره اصحاب ویارانش ونام ونسبشان ونام شهرهایشان وشغل وکارشان وکنیه وصفاتشان وتمام خصوصیاتشان ثبت وضبط ونوشته شده است.آنان در هنگام جنگ ونبرد مردانه به دشمن حمله میبرند وبه پیش می تازند. با آن حضرت سه علم میباشد که برپوشه* علم اول نوشته شده است:امروز دین شمارا کامل نمودم ونعمت خود را برای شما تمام کردم واز برای شما راضی شدم که اسلام دینتان باشد. وبر پوشه *علم دوم نوشته شده است:آنها به نذر وپیمان خود وفا میکنند واز روزی که شدت وسختی آن همه اهل محشر را فرا میگیرد ترس وواهمه دارند.وبرپوشه*علم سوم نوشته شده است: معبودی جز خالق یکتا نیست ومحمد(ص)فرستاده خداست
وعلی (ع)ولی خداوجانشین پیامبراست وامام حسن وامام حسین(ع)ونه تن دیگر از فرزندان امام حسین (ع)اوصیاءاو میباشند.واما علائم عامه که بیشتر آنها جنبه کلی وعمومی دارند.وبرای عامه مردم ظاهر خواهد شد که باید پیش از ظهور مبارک آن بزرگوار واقع شود فراوان است از جمله: خروج سفیانی*کشته شدن سید حسنی*اختلاف بنی عباس برسر سلطنت دنیوی*گرفتن خورشید در ماه مبارک رمضان *گرفتن قرص ماه در آخر ماه مبارک برخلاف عادت.*فرو رفتن زمین (بیداء)که سرزمینی است میان مکه ومدینه.*فرو رفتن زمین یا جمعیتی در مشرق.*فرو رفتن زمین یا جمعیتی در مغرب.*توقف خورشید در اول ظهر تا وسط عصر.*طلوع خورشید از مغرب.*کشته شدن نفس زکیه که سیدی است هاشمی در پشت کوفه یعنی نجف با هفتاد نفر از صلحاء.* *خراب شدن دیوار مسجد کوفه. *نمایان شدن پرچم های سیاه از طرف خراسان.*خروج یمانی از یمن.*ظهور مغربی در مصر وحکومت برشامات.*فرود آمدن ترکان در جزیره که ظاهرا" شرقیها وغربیها هستند،در جزیرةالعرب.*ورود رومیان در رمله.*طلوع ستاره درخشانی در مشرق که مانند ماه بدرخشد وسپس دوطرف آن خم گردد بطوریکه نزدیک باشد دو طرف آن به هم رسد و البته این ستاره غیر از ستاره دنباله داریست که در بعضی از روایات به قیام شخصی در آخرالزمان پیش از ظهور حضرت مهدی(ع) اشاره دارد.*پیدا شدن سرخی آسمان که دراطراف آن پراکنده شود.* پیدایش آتشی در طول مشرق که تا سه روز یا هفت روز در هوا بماند.*عربها استقلال پیدا کنند وکشورگشائی نمایندواز زیر بار نفوذ دیگران بیرون روند.*اهل مصر فرمانروای خود را بکشند.*پرچمهای قیس وعرب به کشور مصر وارد شود.*شام خراب شود وسه پرچم در آنجا پدیدار گردد.*پرچمهای (کنده)در خراسان کوبیده شود.*سوارانی از طرف مغرب بیایند تا در کنار (حیره)حدود نجف منزل گزینند و پرچمهائی سیاه از طرف مشرق بسوی آنها روی آورند.*شط فرات طغیان کند یا شکافته شود به حدی که آب در کوچه های کوفه داخل شود.*دوازده نفر از نژاد ابوطالب خروج نمایند که هر کدام از آنان دعوی امامت کنند.*شصت نفر دروغگو ظاهر شوند که همگی به دروغ ادعای پیغمبری کنند.*پلی در بغداد در کنار محله (کرخ)ساخته شود.*باد سیاهی در اول روز در بغدادبلند شود وزلزله ای در آنجا روی دهد به حدی که بسیاری از شهرفرو رفته وخراب گردد. *ترسی عمومی ومرگی سریع وهمگانی همه اهل عراق ومردم بغداد را فرا گیرد که قرار وآرام یا راه فرار نداشته باشند.*نقصانی در مال وجان ومحصول مردم پیدا شود. *ملخی در فصل خود وملخی بی موقع پیدا شود که زراعت وغلات را نابود کندومردم از آنچه که میکارند نفعی نبرند.*اختلاف ودو دستگی در میان دو صنف (عجم)پیداشود بطوریکه خونریزی بسیاری دربین آنان پدیدارگردد.*بردگان در برابر اربابان خود سرکشی کنند واز زیر فرمان آنان بیرون روند وآقایان خود را به قتل رسانند. *گروهی از بدعت گزاران به شکل میمون وخوک مسخ گردند.*بندگان برشهرهای اربابان خود غلبه پیداکنند. *ندائی از آسمان بلند شود که همه مردم روی زمین هر کس به زبان خود آنرا بشنود.*صورت وسینه ای در چشمه خورشید،وبه روایتی دیگر صورت وکف دستی در برابر خورشید ظاهر شود.*مردگانی زنده شوند واز قبرها بیرون بیایند،وبه دنیا باز گردند وبا یکدیگر آشنا شوند واز یکدیگر دید وبازدید نمایند. *این جریانات که البته در تحقق وقوع آنان ترتیب شرط نیست ،با بیست وچهار باران پی درپی پایان پذیرد که زمین بوسیله آن بارانها زنده گردد
وبرکاتش آشکار شود وپس از آن هر گونه آفت وبیماری از شیعیان حضرت مهدی(ع)ومعتقدین به حق دور گردد.وآنگاه بدانند که آن جناب در مکه ظهور نموده وبرای یاری آن حضرت بدان سو رهسپار شوند .واین نشانه ها که گفته شد البته قسمتی از آنها حتمی وقسمتی مشروط به شروطی است که اگر خداوند بخواهد واقع نخواهد شد وخداوند بدانچه واقع خواهد شد داناوآگاه است.عوامل پیروزی ایرانیان برسپاه سفیانی: * شایستگی رهبر.*لیاقت فرمانده.*نیروهای مردمی.* شایستگی رهبر:نخستین عامل پیروزی وموفقیت ایرانیان در نهضت و جنگ شایستگی رهبر ونقش مدیریت او در طول دوران قیام وایام جنگ است. زیراشکی نیست که تنها کسیکه میتواندافکار عمومی ملت راروشن ساخته ومردم را با راهنمائیهای دلسوزانه وبیانات منطقی خویش بسوی ترقی وتکامل سوق داده وآنان را به وظائف اسلامی وانسانی خود آشنا نموده وتوده مردم رااز خطا ولغزشها وخطراتی که در پیش دارند نجات بخشد وجود رهبری دانا وآگاه وبیدار وآشنا به مسائل روز است واین چیزیست که ایرانیان در طول سالهای قبل از ظهور چه در دوران نهضت وقیام وچه در دوران جنگ ونبرد از این نعمت خدادادی برخوردارند.لیاقت فرمانده:دومین عامل مهم پیروزی ایرانیان در جنگ وجود فردی لایق وشجاع وباشخصیت در میان فرماندهان ردهءبالای ارتش وسپاه است که بخصوص در اخبار وروایات به وجود چنین انسانی لایق و فرماندهی توانا ونیرومندبعنوان (شعیب بن صالح)اشاره شده است که مردی شجاع ودلیر ومتهور وجنگجو وباایمان وسیاستمداری کاردیده واز شیعیان مخلص وفداکار وعلاوه بر اینها (سید)وهاشمی است. که سمت فرماندهی لشکریان سید حسنی ویا هاشمی خراسانی را بعهده دارد اما چرا نام اصلی وحقیقی او در اخبار اهل بیت(ع)نیامده است این خود سری دارد که حقیقت آن برما پوشیده است.در اینجا شاید سؤالی پیش آید که: پس چرا از رهبر اصلی کمتر سخن به میان آمده است ودر بیشترروایات از (شعیب بن صالح) گفتگو شده است؟ جواب این سؤال اینست که: آنچه موجب شده تا بیشتر از نام شعیب بن صالح د ر روایات برده شود. همان فداکاریها واز خود گذشتگیها وشجاعتهای کم نظیر او در طول دورا جنگ ومقاومتهای سرسختانه وی در برابرسوفیانی وشکست مفتضحانهءآن مردمان از خدا بیخبر بدست توانای این دلیر مرد فرزانه است که سبب شهرت ومعروفیت وی در روایات گردیده است والبته خداوند به حقیقت حال داناتر است.
نیروی مردمی:بدیهی است نیروئی که هسته مرکزی آن زیر نفوذ رهبری دینی وشایسته وانقلابی وآگاه تشکیل شده باشد بطور دوطلب تشکیل یافته واین جمعیت فشرده ومشتاق که از اکثریت قریب به اتفاق مرده تشکیل گردیده است با گریه شوق رهسپار جبهه های جنگ شده و کوچکترین تزلزل وترس و واهمه ای به دل راه نداده و برای رسیدن به هدف پاک ومقدسشان از همه چیز می گذرند.نتیجه بررسیها:*پیش از ظهور مبارک حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)مردی در سرزمین مشرق،از ایران اسلامی دست به انقلاب میزند وعلیه بیدادگران قیام میکند که:سید،وهاشمی،وقرشی، واز دودمان خاندان اهل بیت عصمت وطهارت واز نسل سیدالشهداءحسین بن علی(ع)وهمنام با یکی از پیغمبران بزرگ الهی است. این مرد وارسته،شخصیت گرانقدریست که بدون هیچکونه ترس وواهمه در محیط رعب ووحشت واستبدادفریاد وا اسلاماه سر میدهد. ومردم را به طرف حق دعوت میکند
ودر روزگاریکه دستگاههای دولتی وقت محیط اسلامی ایران رابا تبلیغات زهر آگین خود علیه اسلام مسموم کرده اند بیاری اسلام میشتابد وبا فریادهای پی درپی وسخنان دلنواز خود ابرهای تیره تبلیغات بد را کنار میزند وسر انجام براثر مقاومت وپایمردی چهره زشت و کریه بیدادگران زمان خود را به مردم معرفی میکند وبرهمه آنان پیروز میشود.این سید بزرگوار به منظور اینکه مسلمانان در بند وآزادیخواهان ستم کشیده را از چنگال استبداد سیاه رهانیده واز تغییر قوانین الهی وسنت رسول الله جلو گیری بعمل آورد در کمال قدرت وشهامت مردانه وارد میدان میشود ومنطقش اینست که: ای مسلمانان بفریاد اسلام برسید (یا آل احمد اخیبوالملهوف).او مرد مبارز وشکست ناپذیری است که از جنگ ومبارزه با دشمن واهمه ندارد بلکه برعس جهاد در راه خدا رادوست دارد ولذا با قامتی افراشته واستوار قد علم کرده ودر برابر ابر قدرتها مردانه می ایستد وهمه دشمنان اسلام را به وحشت می اندازد. سردمداران کفر جهانی برای درهم کوبیدن انقلابش حکام خود فروخته بغدادرا که در رآس آنان (افلق یهودی) قراردارد به جنگ با او وادار میکنند و حزب بعث افلقی عراق ، تمام قوای ارتشی ونظامی ونیروهای به اصطلاح ملی همه را یکجا برای مقابله با آن سید بزرگوار اعزام میدارد ولی پس از مدتی شکست می خورد. *متجاوزان پس از شکستهای پی درپی ورانده شدن از خاک ایران با کمک کفر جهانی وایادی استعمار ودست نشاندگان آنها در منطقه پیشنهاد صلح وسازش میدهند،ولی دیگر مردم ایران نمی پذیرندوزیر بار ذلت نمی روند.*مدتی پس از انقلاب که زمان آن مشخص نشده است سید دیگری که در دست راست او نشانه ایست ویا در کتف راستش علامتی دیده میشود بریاست میرسد وزمام قدرت کشور را در دست میگیرد که فرمانده سپاه او به حسب ظاهر وآنچه از اخبار گفته میشود سیدی بعنوان (شعیب بن صالح)که البته به حسب روایات گمنام است وشناخته نمیشود وشعیب کسی است که شکست قطعی لشکریان بدست اوست.*در وقت جنگ علاوه بر قوای ارتشی ونظامی وانتظامی وسپاه،تمام مردم ایران نیز(بجز تعداد معدودی مخالف)این سادات را حمایت می کنند وبطور دسته جمعی دشمن را شکست می دهند.وسپاهیان پیوسته به پیش می روندتا به کوفه برسند ودر آنجا نیز با لشگریان (سفیانی) میجنگند.وآنها را تار ومار می کنند. وزنان ودخترانی که در نجف اشرف به اسارت لشگریان سفیانی درآمده اند نجات میدهند وپس از شش سال جنگ ومبارزه کوفه را محل استقرار وپایگاه نظامی نیروهای مسلح خویش قرار داده ودر انتظار فرج می مانند تا مهدی موعود(ع) ظاهر شده وبا او بیعت کنند.
*در وقت تشریف فرمائی حضرت حجة بن الحسن العسکری صلواة الله علیه بطرف سرزمین شام در فتح بیت المقدس با سایر نیروهای رزمنده اسلام به کمک حضرت ولی عصر(عج)می شتابند ودر زمره یاران صدیق وجان نثاران حضرتش در زیر لواءپیروزش با دشمن سرسخت اسلام (یهود)پیکارمیکنند وبیت المقدس را از زیر تسلط یهود بیرون می آورند.*پس از ورود حضرت به عراق وتشریف فرمائی آن جناب به شهر تاریخی کوفه ونخستین سخنرانی که اشک شوق در چشمان حاضرین می دود وبه صورتها وگونه ها جریان دارد ودلها از دیدن چهره نورانی وتابنده آن حضرت به طپش افتاده وضربان قلبها چندین برابر گردیده واز کثرت جمعیت وهمهمه مردم کسی نمیداند که آن حضرت چه می گوید، سید حسنی ویا سید حسینی که ظاهرا"همان سید خراسانی موعود روایات است با تمام اتباع ویاران وسربازان وارتشیان وسپاهیان وفرماندهان با حضرت بیعت میکنند، وبعد از آن سراسر دنیا از لوث وجود کافران ومنافقان وستمکاران، بوسیله قیام شورانگیز حجت خداوند پاک خواهد شد،ومردم مؤمن وخدا شناسان واقعی تا پایان روزگار در رفاه وآسایش وامنیت بسر خواهند برد.این بود خلاصه ای از اخبار وروایات اهل بیت عصمت وطهارت (ع) .البته آنچه را که تا بدین جا بیان شد قطره ای از قطرات دریای بیکران علوم اهل بیت عصمت است که از میان هزاران حدیث وروایت بیرون کشیده شده تا توانسته شد گامی هر چند کوچک بسوی کشف حقیقت برداشته شد.